حقیقت وآزادی در تفکر هیدگر

.

فلسفه-ادب(شعر)-علوم انسانی و...

در مقالة در بارة ذات حقيقت، هايدگر حقيقت را چنين توصيف مي‏كند:
 

« ذات حقيقت، آزادي است ».


 

اين عبارت تا حدود زيادي غيرمنتظره و به لحاظ عصبي تحريك‏كننده است. هايدگر نمي‏خواهد اين عبارت ساده و پيش پا افتاده را بيان كند كه «آزادي، حقيقت است»، به اين معنا كه آزادي واقعيتي غيرقابل انكار است و بايد وجود آن را به منزلة يك حقيقت يا واقعيت به رسميت شناخت، بلكه وي از رابطة «ذات حقيقت »با «آزادي» سخن مي‏گويد و صراحتاً بيان مي‏دارد كه حقيقت در ذات خويش همان آزادي است. اما اين سخن به چه معناست؟


 

اين مقاله در صدد تبيين عبارت مذكور از هايدگر، دربارة رابطة ذات حقيقت و آزادي است.


 


 

 

كانت و آزادي فاهمه


 

بحث هايدگر دربارة رابطة حقيقت و آزادي زمينه در كانت دارد. از نظر كانت همة اعمال ما و فعاليت‏هاي ساير موجودات موجب و تابع ضرورت هستند. اما صرفاً فاهمه و اراده‏‏ــ تا آنجا كه اراده بتواند به واسطة فاهمه تعين يابد ‏‏ــ آزاد است، و فقط فاهمه است كه خود‏ ـ‏ فعل يا فعال مايشاء محض است كه به واسطة هيچ چيز ديگري جز خودش تعين نمي‏يابد. زيرا اگر فاهمه ماهيتاً آزاد و خودانگيخته نبود ما در هر چيزي مي‏بايست موجب و تابع ضرورت بوده و حتي انديشه‏ها و تفكرات‏مان تابع قوانين تجربي مي‏بود. توانايي براي انديشيدن و توانايي براي عمل، يگانه شرط ما تقدم براي امكان انديشيدن و نيز امكان عمل اخلاقي است، در غير اين صورت حتي لفظ ”بايد“ نيز بي‏معنا مي‏بود...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:,ساعت12:10توسط ناصر علی نژاد | |