.

فلسفه-ادب(شعر)-علوم انسانی و...

ایران-بيژن عبدالكريمى دكتراى فلسفه غرب و مدرس دانشگاه است. تأليف و ترجمه هاى متعددى در كارنامه علمى او است. از جمله «تفكر و سياست»، «هايدگر و استعلاء»، «بررسى روشنگرانه انديشه هاى مارتين هايدگر»، «هگل و ماركس: نقدى بر جريان روشنفكرى ايران»، «مونيسم و پلوراليسم؟» و «نقدى بر افسون زدگى جديد» و اين روزها در حال تأليف اثرى است با عنوان «هايدگر در ايران». به اين بهانه از ايشان دعوت كرديم كه به برخى از پرسشهاى ما در مورد نقش انديشه هايدگر در فضاى فكرى ايران پاسخ گويند.

 


 

علت گرايش فرديد به هايدگر چه بود؟


 

به گمانم، در تاريخ تفكر غربى هيچ متفكرى را نمى توان يافت كه همچون هايدگر بتواند مفاهيم و مقولات بنيادينى در اختيار ما قرار دهد كه به واسطه آنها به نحو توأمان هم بتوانيم در باب ذات و ماهيت تمدن جديد بينديشيم و هم بتوانيم از هويت و سنت تفكر شرقى خويش دفاع كنيم.شايد اين ويژگى تفكر هايدگر نيرومندترين دليل و انگيزه در گرايش بسيارى از جمله فرديد و اساساً ما ايرانيان به هايدگر بوده است...

+نوشته شده در دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:,ساعت12:10توسط ناصر علی نژاد | |

حضور همه جانبه وگسترده فوتبال در ميان مردم جوامع مختلف، در حاليکه روزنامه مي خوانند، تلويزيون تماشا مي کنند يابه راديو گوش مي دهند، حتي زماني که در مکان هاي عمومي يکديگر را مي بينند، ناگزير انديشمندان ومتفکران را به پرسش از فوتبال وا مي دارد. به دليل اهميت اين موضوع به سراغ يکي از متفکران ايراني رفتيم تا درباره ابعاد مختلف فلسفه فوتبال با او گفتگو کنيم. 


 


 

آقاي دکتر، با سپاس از وقتي که براي اين مصاحبه در اختيار ما قرار داديد. براي آغاز گفتگو مي خواهم از انگيزه شخصي شما، درباره اهميت پرداختن به موضوع فلسفه فوتبال پرسش کنم؟

واقع امر اين است که بازي فوتبال، به منزلة جزء بسيار کوچکي از زندگي اجتماعي ما در اين قرن، بر اساس خاصيت، مي تواند منعکس کنندة اوصاف بسياري از جامعه و حيات اجتماعي باشد، درست همان گونه که يک تکة کوچک آيينة شکسته نيز به خوبي مي تواند خصلت آيينگي يک آيينة بزرگ را نمايان کند. لذا، بحث از فوتبال بهانه اي است که جامعه و حيات اجتماعي خود را در اين دورة تاريخي مورد تأمل قرار دهيم...

+نوشته شده در دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:,ساعت12:10توسط ناصر علی نژاد | |

در مقالة در بارة ذات حقيقت، هايدگر حقيقت را چنين توصيف مي‏كند:
 

« ذات حقيقت، آزادي است ».


 

اين عبارت تا حدود زيادي غيرمنتظره و به لحاظ عصبي تحريك‏كننده است. هايدگر نمي‏خواهد اين عبارت ساده و پيش پا افتاده را بيان كند كه «آزادي، حقيقت است»، به اين معنا كه آزادي واقعيتي غيرقابل انكار است و بايد وجود آن را به منزلة يك حقيقت يا واقعيت به رسميت شناخت، بلكه وي از رابطة «ذات حقيقت »با «آزادي» سخن مي‏گويد و صراحتاً بيان مي‏دارد كه حقيقت در ذات خويش همان آزادي است. اما اين سخن به چه معناست؟


 

اين مقاله در صدد تبيين عبارت مذكور از هايدگر، دربارة رابطة ذات حقيقت و آزادي است.


 


 

 

كانت و آزادي فاهمه


 

بحث هايدگر دربارة رابطة حقيقت و آزادي زمينه در كانت دارد. از نظر كانت همة اعمال ما و فعاليت‏هاي ساير موجودات موجب و تابع ضرورت هستند. اما صرفاً فاهمه و اراده‏‏ــ تا آنجا كه اراده بتواند به واسطة فاهمه تعين يابد ‏‏ــ آزاد است، و فقط فاهمه است كه خود‏ ـ‏ فعل يا فعال مايشاء محض است كه به واسطة هيچ چيز ديگري جز خودش تعين نمي‏يابد. زيرا اگر فاهمه ماهيتاً آزاد و خودانگيخته نبود ما در هر چيزي مي‏بايست موجب و تابع ضرورت بوده و حتي انديشه‏ها و تفكرات‏مان تابع قوانين تجربي مي‏بود. توانايي براي انديشيدن و توانايي براي عمل، يگانه شرط ما تقدم براي امكان انديشيدن و نيز امكان عمل اخلاقي است، در غير اين صورت حتي لفظ ”بايد“ نيز بي‏معنا مي‏بود...

+نوشته شده در دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:,ساعت12:10توسط ناصر علی نژاد | |

ديدگاه هاى اساسى و آراى محورى هايدگر چيست؟ تفاوت هاى بنيادين اين متفكر آلمانى با ساير انديشمندان غربى در كجاست؟


 

مثل هر متفكر بزرگ ديگرى، به هايدگر نيز از جنبه هاى گوناگونى مى توان نظر كرد.انديشه متفكران بزرگ همچون اقيانوس عظيمى است كه از زواياى گوناگونى مى توان به آنها نزديك و در آنها غوطه ور شد.اما در اينجا و با توجه به مخاطبان بحث در يك نشريه عمومى، شايد مناسب ترين منظر اين باشد كه گفته شود هايدگر نيز مثل هر متفكر ديگرى خواهان پاسخگويى به مسائل و بحران هاى تاريخى و تمدنى جامعه و فرهنگ خويش بود.او نيز، به تبعيت از نيچه، بحران نيهيليسم دوران مدرن را با تمام پوست و استخوان خويش درك و لمس كرد و خواهان مواجهه با اين بحران بود.البته اين نكته اختصاص به هايدگر نداشته و ندارد و بسيارى از متفكران غربى، بخصوص آنان كه در سنت فلسفه به اصطلاح قاره اى يا اروپايى مى انديشند، خواهان مواجهه با بحران نيهيليسم دوران مدرن بوده و هستند.براى مثال، هوسرل نيز به طرح مسأله بحران در علوم اروپايى و جامعه و تمدن غربى مى پردازد و در كتاب «بحران علوم اروپايى» و «پديدارشناسى استعلايى» خواهان نشان دادن برون شدى از بحران نيهيليسم دوران جديد و عقلانيت مدرن غربى است.شايد گفتن و باور كردنش دشوار باشد، اما حتى نوپوزيتيويست ها و اعضاى حلقه وين نيز بحران را احساس مى كردند و در واقع نقد آنان از متافيزيك و دشمنى با مابعدالطبيعه و بى معنا خواندن فلسفه، بخشى از پاسخ آنان به بحرانى است كه آن را احساس مى كردند.آنان تصور مى كردند شايد با مرگ متافيزيك بحران تمدن غربى التيام يابد...

+نوشته شده در دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:,ساعت12:10توسط ناصر علی نژاد | |

 

ما در كدام جهان بسر مي بريم؟

 


 

امروز ما در دوران مدرنيته متأخر بسر مي بريم، ليكن اغلب قريب به اتفاق روشنفكران ما، از جمله جريان موسوم به روشنفكري ديني هنوز در حال و هواي مدرنيته متقدم تنفس مي كنند. بي ترديد، پديدة روشنفكري به طور عام و جريان روشنفكري ديني به طور خاص، در ايران حاصل مواجهة فرهنگ و جامعة ما با فرهنگ و تمدن غربي در دوران مدرنيتة متقدم و نتيجة تأثيرپذيري ما از جهان بيني و ارزش هاي عصر روشنگري بوده است. ليكن جهان چند دهه اي است كه وارد حال و هواي ديگري گشته، دوران مدرنيته متقدم را پشت سر گذاشته است. تعيين زمان تقويمي دقيق اين تحول، مثل تعيين زمان دقيق هر تحول بزرگ ديگري، كه امري تاريخي و مربوط به احوالات و ساحات گوناگون عينيت ناپذير وجود انساني است، امر چندان ساده اي نيست. اما مي توان گفت از دهه هاي پاياني قرن بيست، ما شاهد تحولات سريع و ژرفي در فضاي جهاني بوده ايم. سقوط امپراطوري شوروي، لذا شكست ایدئولوژی ماركسيسم و به تبع آن شك و ترديد در مباني انديشه هاي ايدئولوژيك، ترديد در بنيان هاي عقلانيت مدرن غربي، ظهور شبكة جهاني ارتباطات و اطلاعات و به دنبال آن تغيير در معنا و مفهوم زمان و مكان، فروپاشي مرزها، سقوط بسياري از مرجعيت هاي سياسي، اجتماعي و ديني و اساساً ناكارآمد شدن بسياري از منابع معنابخش و هويت بخش قومي و محلي و ... همه و همه دست به دست هم داده، فضا و شرايط جديدي را موسوم به فضاي پست مدرن شكل داده اند. در دوران مدرنيتة متأخر يا در جهان پست مدرن زندگي اجتماعي بسيار پيچيده تر از گذشته شده، شتاب و سرعت سرسام آورتري به خود گرفته است. سرعت و شتاب هول انگيز تحولات در دوران ما فراتر از توان بازسازي و بازانديشي اكثر قريب به اتفاق نظام هاي انديشگي و نظري بسياري از روشنفكران و صاحب نظران بوده است. به همين دليل حيات بسياري از جريانات فكري و روشنفكري بسيار كوتاه و دولت آنان بسيار مستعجل بوده و مي باشد.

+نوشته شده در دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:,ساعت12:10توسط ناصر علی نژاد | |

  •  آقای دکتر، سؤال اصلی ما در این گفت‌وگو این است که از نظر شما، میان ژورنالیسم و فلسفه چه نسبتی وجود دارد؟

مستحضر هستید که واژه «ژورنالیسم» معنا و مفهوم و مصادیق بسیار گسترده و متنوعی را همچون کتاب، روزنامه‌ها، مطبوعات و فصلنامه‌ها را شامل شده؛ حتی شاید بتوان گفت که رسانه‌های دیگری چون رادیو و تلویزیون و سایت‌ها و وبلاگ‌ها را نیز در برمی‌گیرد. مراد شما از واژه ژورنالیسم در این پرسش چیست؟ طنین و سیاق پرسش شما حکایت از این دارد که مراد شما از تعبیر ژورنالیسم نه کتاب و فصلنامه‌های علمی و آکادمیک یا اموری از این قبیل بلکه بیشتر آن بخش از رسانه‌هاست که از آن به «روزنامه‌های زرد» تعبیر می‌شود؛ یعنی نشریاتی عمومی که مشخصات اصلی آنها روزانه بودن، پرداختن به مسائل روزمره زندگی، همگانی (Public) بودن و به یک طیف خاص علمی و آکادمیک (مثل اهل فلسفه) تعلق نداشتن است که به ناچار در آنها مطالب باید تا حدود زیادی سهل و ساده و شاید نیز سطحی باشد که همه بخوانند، بی‌آنکه برای فهم آنها نیازمند آگاهی تخصصی یا صرف انرژی ذهنی فراوانی باشند؛ مطالبی که آنها را بتوان در سر میز صبحانه، در صف اتوبوس یا در مترو خواند. قاعدتا در این میان - یعنی در میان «نشریات زرد» و نشریات و فصلنامه‌های علمی و آکادمیک - طیف وسیعی از رسانه‌ها، روزنامه‌ها و مجلاتی قرار دارند که هم تا حدودی از وصف عمومی و همگانی بودن نشریات زرد برخوردارند و هم در آنها یا لااقل در بعضی صفحات و ستون‌های آنها (مثل صفحات و ستون‌های مربوط به مباحث نظر و اندیشه) تا حدودی مباحث نسبتا جدی فکری و فرهنگی عرضه می‌شود. به هر تقدیر بسته به اینکه مراد شما از ژورنالیسم چیست، پاسخ پرسش و مسیر بحث تا حدودی تغییر خواهد کرد.
از سوی دیگر، واژه «فلسفه» نیز معانی گوناگونی را به ذهن متبادر می‌کند. گاه مراد شما از فلسفه، بحث از بصیرت‌ها و نحوه نگرش‌هایی کلی در باب جهان، انسان، حقیقت و مسائل تمدنی، فرهنگی، تاریخی، دینی، اجتماعی  یا سیاسی است که مخاطبانی عام دارد و گاه طرح مباحث پیچیده، فنی و بسیار دقیق و تخصصی که حتی همه اهل فلسفه نیز شاید نتوانند به دلیل بیش از اندازه تخصصی بودن آن مباحث، آنها را دنبال کنند...

+نوشته شده در دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:,ساعت12:10توسط ناصر علی نژاد | |

نوشته زیر متن پیاده شده سخنرانی دکتر بیژن عبدالکریمی، با عنوان «دیالوگ فلسفی میان هایدگر و کربن» در موسسه معرفت و پژوهش است که در روز پنجشنبه، مورخ 25/11/1387 ایراد شد.

متن سخنرانی

عبدالکریمی در ابتدا به بیان نکات متعددی به منزله مقدمه بحث خود پرداخت. نخستین نکته این بود که گرچه کربن و هایدگر در سال های 1934 و 1936 درخصوص ترجمه آثار هایدگر به زبان فرانسه ملاقات هایی با یکدیگر داشته اند، لیکن چنین دیالوگ فلسفی که در این سخنرانی از آن سخن گفته می شود، به لحاظ یک واقعیت تاریخی هرگز وجود نداشته است، اگرچه به لحاظ فلسفی و حقیقی از چنین دیالوگی می توان سخن گفت...
 

 

+نوشته شده در دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:,ساعت12:10توسط ناصر علی نژاد | |

موضوع اصلي اين نوشته پرسش از «نسبت نظر و عمل در جهان کنوني» است. اين مقاله درصدد ارائه منظري براي فهم «موقعيت انساني ما در جهان و تمدن کنوني»، به اعتبار بحث از «نسبت نظر و عمل» است. عنوان مقاله و تعابيري چون «مرگ تفکر» و «مرگ اصالت» مي کوشند تا اين منظر و چشم انداز را متبلور سازند. اين مقاله داراي يک مقدمه و چهار فراز است. در قسمت مقدمه، با عنوان «نقد پوزيتيويسم روش شناختي»، تلاش شده است از معناداري مفاهيم و تعابيري چون «مرگ تفکر»، «مرگ اصالت»، «پايان تاريخ» و ... در برابر شيوه هاي نگرش سيانتيستي و پوزيتيويستي دفاع شود. در فراز نخست مقاله، با عنوان «سير جدايي نظر از عمل»، کوشش شده است تا بر اساس مقاله فرناند برونر با عنوان «نسبت نظر و عمل در طي تحول تفکر غربي»، صرفاً در مقام بيان يک مقدمه تاريخي، به معاني عمل و نظر و سير انفکاک و جدايي آن دو در سنت تفکر غربي اشاره اي شود. در فراز دوم با عنوان «تکنولوژي به منزله نيرويي تاريخي» کوشش شده است تا بر اساس فهم هايدگر از تکنولوژي به منزله گشتل و سيطره تکنولوژي در جهان و تمدن کنوني و نقش اساسي و بنيادين آن در حيات ما، به برخي از لوازم و پيامدهاي انسان شناختي جهان تکنولوژيک کنوني اشاره شود. در فراز سوم مقاله، با عنوان «مرگ مرگ ها/ پايان پايان ها» تلاش شده است تا ظهور مرحله جديدي از بسط نهيليسم در جهان کنوني مورد تامل قرار گيرد. در فراز «نتيجه گيري» مقاله، بر جدايي کامل نظر از عمل و به تعبيري تبعيت نظر از عمل و مرگ تفکر، و مرگ اصالت در روزگار ما، و اسارت آدمي در مسيري از روندهاي ناخودآگاه و بي عزميت تاکيد شده است...
   

+نوشته شده در دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:,ساعت12:10توسط ناصر علی نژاد | |

چهارشنبه بیست و ششم مردادماه،  ساعت 20:30 برنامه ای از شبکه ی چهارم سیما پخش شد به نام زاویه. که سوال این برنامه در حوزه ی کلام جدید بود، و میهمانان این برنامه حجت الاسلام احمد واعظی و دکتر بیژن عبدالکریمی بودند، نظرات و عقاید مختلفی از جانب دو میهمان مطرح گردید، که مجری و عوامل این برنامه نظرات و عقاید مطروحه را به مثابه ی حاشیه ای در نظر گرفتند و از به جان خریدن این حاشیه و جانبداری از گفت وگوی ایده آل بر خود بالیدند.

متن تایپ شده ی این مناظره در ادامه ی مطلب...

+نوشته شده در دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:,ساعت12:10توسط ناصر علی نژاد | |

تفکر تکنولوژیک 

(دین چه نسبتی با تکنولوژی دارد؟)

بسياري از تعاريفي كه از تكنولوژي ارايه شده‌اند‌- تعاريفي چون «تكنولوژي عبارت است از دانش فني» يا «تكنولوژي مجموعه آفرينندگي‌هاي انساني است كه مي‌كوشد تا طبيعت را در مهميز اراده خودش قرار بدهد» يا…- درباره ابزارسازي بشر در گذشته نيز صادق دانست. بنابراين هنوز اين پرسش بي‌پاسخ مانده است: به راستي چرا «نسبت ميان دين و تكنولوژي» براي ما مساله شده است؟ آيا پرسش از «نسبت ميان دين و تكنولوژي» همان پرسش از «نسبت ميان دين و قدرت ابزارسازي بشر» است؟ چرا ما از «نسبت ميان دين و قدرت ابزارسازي بشر» پرسش نمي‌كنيم، اما «نسبت دين و تكنولوژي» را مورد پرسش قرار مي‌دهيم؟ به تعبير ساده‌تر، چه چيز «تكنولوژي جديد» را از «قدرت ابزارسازي بشر در گذشته» متمايز مي‌كند؟ مگر «تكنولوژي جديد» چه چيزي بيشتر از قدرت ابزارسازي بشر در گذشته دارد؟...

+نوشته شده در دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:,ساعت12:10توسط ناصر علی نژاد | |

براي استفاده كليك كنيد:

http://www.amazon.com/Cultural-Studies-Reader-Simon-During/dp/041537412X/ref=sr_1_3?ie=UTF8&qid=1322427703&sr=8-3

+نوشته شده در دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:,ساعت1:22توسط ناصر علی نژاد | |

برای استفاده  کلیک کنید:

http://www.amazon.com/Sam-Harris-End-Faith-Critical/dp/1441453466/ref=sr_1_3?ie=UTF8&qid=1320446438&sr=8-3

+نوشته شده در شنبه 14 آبان 1390برچسب:,ساعت2:7توسط ناصر علی نژاد | |

 

 

 

http://www.springerlink.com/content/85w2n3w7k0k46570/

+نوشته شده در دو شنبه 9 آبان 1390برچسب:,ساعت1:3توسط ناصر علی نژاد | |

برای استفاده کلیک کنید:

http://csx.sagepub.com/local/img/home-cover.gif

+نوشته شده در جمعه 22 مهر 1390برچسب:,ساعت16:1توسط ناصر علی نژاد | |

 

+نوشته شده در پنج شنبه 21 مهر 1390برچسب:,ساعت1:11توسط ناصر علی نژاد | |

 

+نوشته شده در چهار شنبه 20 مهر 1390برچسب:,ساعت23:53توسط ناصر علی نژاد | |

 

+نوشته شده در چهار شنبه 20 مهر 1390برچسب:,ساعت23:48توسط ناصر علی نژاد | |